دیکشنری
داستان آبیدیک
رای زن
rayzan
english
1
Law
::
• counselor • advisor
فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
رای اقلیت
رای العین
رای به خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا
رای به نفع کسی دادن
رای تعیین کننده
رای جداگانه
رای حکم
رای حکمیت
رای خانوادگی
رای دادگاه
رای دادگاه پژوهش
رای دادن
رای دادن به جای دیگری (با معرقی خود به جای او که اختیار سمت مجعول باشد)
رای دهنده
رای رییس یا سرداور در صورت تساوی آراء موافق و مخالف
رای زن
رای زن سفارت
رای زن و مشاور حقوقی
رای زنی
رای سر داور
رای شماری
رای صادره بدون اتفاق آراء
رای ظالمانه
رای عالمانه
رای غیابی
رای قاضی
رای قطعی
رای قطعی و نهایی
رای گرفتن
رای گیری
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید